مسائل متعجب کننده!
بسم الله الرحمن الرحیم
آدم بعضی وقتها نمیدونه واقعاً چه وظیفه ای داره و گاهی هم نمیدونه چه عکس العملی باید نشون بده که خدا راضی باشه!گاهی هم با مسائلی روبرو میشه که به جای واکنش نشون دادن بیشتر تا مدتی متعجب باقی می مونه!
نمونه اش چند روز پیش بود؛ حدود ساعت سه بعد ظهر داشتم میرفتم خونه، یه دختر خانم اومد سوار اتوبوس شد.منکه فقط چند دقیقه از روبرو دیدمش واقعاً برام جای تعجب بود!
یه بلوز و شلوار سبز رنگ پوشیده بود به جای مانتو شلورار!چادر عربی هم سر کرده بود اما زیر چادر هیچ روسری یا مقنعه ای سرش نبود!رفت نشست روی اولین صندلی که کنار در اتوبوس بود. خب حتما گرمش بود دیگه برا همین دیگه رو هم نگرفته بود و چادرشو رها کرده بود.من یقه لباسشو ندیدم اما فکر نمیکنم یقه بسته بوده باشه. موهاشم رنگ کرده بود واز جادرش ریخته بود بیرون . آرایش تهوع آوری هم داشت که دیگه معلوم نبود خودش چه قیافه ای داره!
چشمم افتاد به کفشهاش که پاشنه های خیلی بلندی داشت و تابسانی بود، یه جوراب نازک مشکی به پا داشت. به خودم گفتم خوبه همین جورابمم پوشیده!هنوز چند لحظه از فکرم نگذشته بود که دیدم داره جوراب هاشو درمیاره!
داشتم با خودم فکر میکرم که برم بهش تذکر بدم یا نه که رسیدم به مقصد.اتفاقاً اون خانم هم همون ایستگاهی که من پیاده شدم پیاده شد. من با فاصله پشت سرش داشتم میرفتم که دیدم راننده یه پراید توجهشش به این خانم جلب شده. یه کمی حرکت میکرد و ترمز میکرد و به این خانم نگاه میکرد.
به گمانم میخواست سوارش کند. واقعاً نگاه کثیفی بهش داشت انقدر کثیف که بعد از جند روز من هر وقت یادش می افتم حالم بد میشه. من راهمو به کوچه خودمون کج کردم و دیگه ندیدمشون ولی با خودم گفتم اون قیافه ناجور، این نگاه هرزه را هم باید به خودش جلب کنه. برام سؤاله واقعاً کسانی که اینطور هنجارشکنی میکنن، از اینکه نگاه های کثیف بهشون دوخته بشه و مورد طمع آدمهای پست قرار بگیرن بدشون نمیاد؟!!!!!!!!!